ارسال شده در ۱۲ / ۱۲ / ۱۳۸۹ در ساعت ۸ و ۲۸ دقيقه
وسواس Obsessive-Compulsive Disorder (خلاصه)
اصطلاح وسواس در فرهنگ ما معمولا از نوعی دقت شدید و مبالغه آمیز در انجام امور حکایت دارد .
ولی از دید روانشناسی بالینی وسواس را می توان اینطور بیان نمود که افکار ناخواسته و اجباری و اضطراری مکرر و با دوام که در عین غیر منطقی بودن مقاومت ناپذیر بوده و فرد مجبور به انجام آن است .
فروید وسواس را اینطور گفته : مغز بیمار از افکاری انباشته می شود که مورد علاقه وی نیست و خسته کننده است و فرد توان مقاومت در برابر آن را ندارد.
ریچارد فلنکو از وسواسی بعنوان شخصیت دو دل یاد کرده می گوید : آدم دو دل که در انتخاب خود چنان ناتوان می شود که نمی تواند تصمیم بگیرد و نمی تواند کاری را که قصد کرده به انجام برساند .
DSM3 وسواس را اینطور تعریف می کنند : ویژگی اصلی این اختلال وسواسها و یا اعمال اضطراری مکرر می باشند وسواسها عبارتند از ایده ها ، افکار ، تصورات ، تمایلات ، و کشش های شدید مکرر و بادوام که با من فرد بیگانه است .....
نظم و ترتیب و مقرراتی بودن و بعضی مسائل را دوبار چک کردن ممکن است در خیلی ها وجود داشته باشد و بیماری تلقی نمی شود ، وقتی که شدت و استمرار پیدا کرد به آن وسواس می گوئیم .
وسواس دو نوع است : وسواس فکری و وسواس عملی . ممکن است وسواس فکری فرد در رفتار وی هم بروز کند یعنی عملی شود یا که نه در همان حد فکری بماند .
وسواس فکری و عملی وجوه مشترکی با هم دارند از جمله :
1- مصرانه و مداوم خود را در خودآگاه شخص وارد می کنند .
2- نوعی احساس ترس و اضطراب هسته مرکزی این پدیده را تشکیل می دهد .
3- هر دو بیگانه با ایگو یا من فردند یعنی فرد آن را از خود نمی داند و ناخواسته می شناسد .
4- شخص نسبت به این اعمال و افکار و غیر عادی بودن و بیهودگی آن آگاهی دارد .
5- فرد مبتلا نسبت به این اعمال احساس مقاومت می کند .
اپیدمیولوژی :
حدود نیم درصد کل جمعیت جهان دچار این اختلال هستند ولی در کشور ما به دو دلیل اول اینکه بخصوص در زمینه مسائل انسانی آمار دقیقی وجود ندارد و دوم از نظر فرهنگی اکثر این بیماران تمایل دارند اختلال خود را پنهان نمایند نمی توان اظهار نظر قطعی نمود ، از نظر تفاوت در بین دو جنس نیز بنظر می رسد اختلال در هر دو جنس تقریبا بطور یکسان وجود داشته باشد و تفاوت معنی داری نباشد.
سن شروع اختلال : در دو سوم موارد شروع در دوره بلوغ و یا پس از آن است . بیماری سیر مداوم داشته اکثر این بیماران سرپائی تحت درمان قرار می گیرند .
تابلوی بالینی :
عقاید وسواسی Obsessional Ideas : افکاری که مکررا وارد خودآگاه فرد می شوند مثل کلمات ، عبارات ، اشعار ، رشته افکار عادی او را قطع کرده و برای فرد ایجاد ناراحتی می نمایند
تصویر های وسواسی Obsessional Images : تصویر های واضح و صحنه های خیالی ، وحشت انگیز ، نفرت انگیز ، سکسی و غیره که مکررا به ذهن فرد خطور می کنند .
خیالات وسواسی Obsessional Rumination : فکرهای طولانی و بی نتیجه در مورد یک موضوع مثل مذهب ، ماوراءالطبیعه ، بلا تصمیمی در مورد کارهای عادی و امور روزمره ، بهداشت ، و ..
تحریک یا انگیزه های وسواسی Obsessional Impulses : مثل فکرهای وسواسی در مورد خفه کردن نوزاد از طریق پوشاندن او ، فکرهای فحش دادن به کسی در جمع، فکرهای خودآزاری ، فکرهای دیگر آزاری.
ترسهای وسواسی Obsessional Phobic : فکرهای مداوم همراه با ترس از بیماری ، سرایت امراض ، آسیب زدن به خود یا دیگران ،
عادات وسواسی Compulsions : عاداتی مثل شمارش ، مرتب کردن تکراری اشیاء و لوازم ، شستشوی تکراری ، ..
اعمال کلیشه ای : مثل خواندن اجباری ورد در هر روز صبح موقع بیرون رفتن از منزل ، انجام دادن اجباری کاری مشخص شبها قبل خوابیدن ،
شخصیت وسواسی :
این شخص برای کنترل خود و محیط می کوشد ، در برخورد با زندگی و مسائل محتاط است ، مصمم ، متفکر و منطقی است ، خشک و مبادی آداب تلقی می شود ، اهل منطق و استدلال است ، سعی دارد دستخوش عواطف و هیجانات نشود ، قابل اطمینان و با وجدان است ، انعطاف پذیری کمتری دارد ، در امور مالی خسیس ، سرسخت و خود رای هستند ، در شغلشان به سادگی شریک پذیر نیستند ، اهل ریسک نیستند ، از نظر ظاهر معمولا تمیز و مرتب و آراسته هستند. حرکاتشان دقیق و حساب شده است . در صحبت محتاط هستند و از قاطعیت احتراز دارند ، و بهترین افراد برای معاونت تلقی می شوند .
علل وسواس فکری و عملی :
عللی که برای وسواس فکری ذکر می کنند :
1- اضطراب ناشی از کشمکش های ناخوداگاه .
2- یک فکر نامطلوب یا ضد اخلاقی و ضد اجتماعی دائم بیمار را عذاب می دهد و بیمار سعی دارد آن را از ذهن خود بیرون راند که هر چه بیشتر تلاش می کند کمتر موفق می شود .
3- افکار وسواسی ممکن است بعنوان مکانیزمی جلوگیری کننده از فکر نامطبوع دیگری باشد که سعی می کند وارد خودآگاه فرد شود و فکر وسواسی سعی دارد آن را بیخطر سازد .
4- افکار وسواسی گاه نشانه بروز آرزوهای جنسی یا تمایلات خصمانه است که با لباس مبدل به وجدان خودآگاه راه پیدا کرده است .
5- افکار وسواسی گاه ناشی از احساس گناه است .
عللی که برای وسواس عملی ذکر می کنند :
فروید علت وسواس را سخت گیری والدین در آموزش توالت طفل می داند می گوید منشاء وسواس نوعی واکنش نسبت به معیارهای خشک و واپس زده شده ای است که در آموزش توالت در دوران کودکی به طفل تحمیل شده (بطور کلی فروید سلامتی را نتیجه میانه روی در تعلیم و تربیت و بیماریهای روحی را ناشی از افراط و تفریط در تعلیم و تربیت می داند ). بطور کلی علل وسواس عملی :
1- رفتار وسواسی گاه ناشی از احساس عدم امنیت است . فرد سعی دارد بینظمی جهانی را با نظم درون جبران نماید .
2- گاهی فرد تحت استرس با اعمال وسواسی از استرس خود می کاهد .
3- گاهی اعمال وسواسی واکنش های دفاعی است مثلا فردی که بخاطر مسائل جنسی احساس گناه می کند با شستن دستهایش سعی دارد احساس گناه خود را از بین ببرد. ( شستشوئی بیرونی بخاطر کثیفی درون)
4- رفتارهای وسواسی گاه وسیله ای هستند برای جلوگیری از فکرهای خطرناک تر .
زمینه محیطی و استرس در شروع بیماری :
شروع بیماری معمولا با حادثه ای در زندگی بیمار همراه است . مرگ عزیزان ، ناکامی جنسی ، آبستنی و زایمان ، تصادف ، بیماری عمده و ...ممکن است باعث بروز اختلال وسواس گردد .
زمینه وراثتی :
یک تحقیق نشان می دهد 37 درصد بیماران وسواسی سابقه مشابهی در والدین دارند ، مطالعه دوقلوهای وسواسی نشان داده ..
زمینه خانوادگی و تعلیم و تربیت :
احتمال بروز این بیماری بیشتر در افرادی است که تحت تربیت اولیه توام با سختگیری بوده اند . والدین سخت گیر ، کمال طلب ، تمیز افراطی ، خرافی ، دقیق در جزئیات امور ، کم تحمل در برابر....
پاتولوژی :
در تحقیقات هنوز ضایعه ارگانیکی مشخصی در مغز بیماران وسواسی مشاهده نشده است .
عوامل پسیکودینامیک :
مکانیزمهای دفاعی مورد استفاده در وسواس :
برخلاف بیماران فوبیک که از مکانیزم اجتناب و فرار استفاده می کنند افراد وسواسی نمی توانند از افکار وسواسی اجتناب ورزند ، مکانیزمی که زیاد از آن استفاده می کنند جداسازی ، باطل سازی ....
تئوری یادگیری :
اینها معتقدند وسواس یک محرک شرطی نسبت به اضطراب است یعنی یک فکر وسواسی که در ابتدا خنثی بوده به دلیل همزمانی با یک محرک اضطراب آور غیر شرطی توانائی ایجاد اضطراب را پیدا کرده و..
درمان وسواس :
اولین اقدام درمانی اطمینان خاطر به بیمار است که بیماری وی بهبود خواهد یافت و برطرف خواهد شد . این اطمینان خاطر اضطراب بیمار را کاهش می دهد و به بیمار کمک می کند ، بخاطر اینکه گفتیم زیر بنای وسواس را اضطراب تشکیل می دهد .
روشهای درمانی : رواندرمانی ، رفتار درمانی ، دارو درمانی ، الکتروشوک ، و لوبوتومی است.
رفتار درمانی :
مواجهه : در این روش بیمار با آن فکر یا شیئ که از آن وسواس دارد روبرو می شود . این روبرو شدن می تواند در فکر یا عمل صورت گیرد . مثلا اگر فکر می کند دستش کثیف است و باید بشوید از بیمار خواسته می شود دستش را کثیف تر کند .
جلوگیری از پاسخ : در این روش از بیمار خواسته می شود به افکار وسواسی که او را به اعمال خاصی فرا می خواند توجهی نکند . مثلا اگر فکر می کند دستش کثیف است و باید بشوید از بیمار خواسته می شود به این فکر توجه نکند .
حساسیت زدائی منظم : در این روش ابتدا به بیمار آرامسازی عضلانی(Muscle Relaxation)آموزش داده می شود و ضمن رلکس کردن و آرامش بیمار طی چند جلسه به ترتیب ( از ضعیف ترین تا قویترین ) با محرکی که بیمار را می آزارد مواجهه می شود .
تقویت : دادن پاداش به بیمار در زمانی که بیمار به محرک پاسخ مثبت نمی دهد و رفتار بیمارگونه صورت نمی پذیرد .
تقلید از الگو : در این روش درمانگر در مقابل دیدگان بیمار اشیائی را که بیمار کثیف یا خطرناک می پندارد مواجهه شده و از بیمار می خواهد که تقلید کند . این عمل بتدریج و گام به گام صورت می گیرد.
غرقه سازی یا درمان برق آسا : در این روش درمانی بیمار بطور یکباره با محرکی که برایش حد اکثر اضطراب را ایجاد می کند مواجهه می شود .
رواندرمانی : گزارشات حاکیست که رواندرمانی می تواند تاثیر مثبتی بر روی بیمار وسواسی داشته باشد بخاطر اینکه گفتیم زیر بنای وسواس را اضطراب تشکیل می دهد . در رواندرمانی زیر بنای وسواس برای بیمار روشن می شود .
دارودرمانی : در درمان بیماران وسواس از داروهای سه حلقوی از جمله کلومی پرامین برای درمان استفاده می شود ، فلوکسیتین نیز تاثیر مثبتی بر درمان بیمار وسواسی داشته است .
الکتروشوک : در بیمارانی که بیماری آنها شدت داشته و شدیدا رنج می برند و به ....
لوبوتومی یا جراحی مغزی : در بیماران وسواسی مزمن و شدید که هیچ دوره بهبود نداشته اند و ....
کامل آنرا در نوار آبشاری سمت راست صفحه ، منوی مطالب روانشناسی ، مقالات روانشناسی 9 مطالعه نمائید .
پاكزاديان
روانشناس باليني
روانشناس باليني
علي
خوب وآموزنده بود دست شما درد نكند
ارسال شده در ۱۸ تير ۱۳۹۰ ساعت ۱۴ و ۴۳ دقیقه
منا نظری
اینایی رو که نوشته بودین ، من همه اش رو دارم !!! یعنی وسواسی ام ؟
ارسال شده در ۱۹ فروردين ۱۳۹۰ ساعت ۱۸ و ۴۵ دقیقه